خمخـانه

هــــزارتـــــــــوی اندیشـه

خمخـانه

هــــزارتـــــــــوی اندیشـه

در باب دموکراسی

اکسیر دموکراسی و توسعه یافتگی


نویسنده: دکتر عبدالحسن نوریان



برای مطالعه مقاله به ادامه مطلب بروید

ادامه مطلب ...

ده فرمان شیطان

در روزگاران قدیم انسانها بسیار به هم ظلم کردند و سیاهی و تباهی به نهایت خود رسید .

تا اینکه کتیبه ای از سوی پروردگارشان بر آنان نازل شد ! 


ده فرمان :
1-   هیچ انسانی ، انسان دیگر را نکُشد .
2-   هیچ انسانی ، به انسان دیگر تجاوز نکند .
3-   هیچ انسانی ، به انسان دیگر دروغ نگوید .
4-   هیچ انسانی ، به انسان دیگر تهمت نزند .
5-   هیچ انسانی ، از انسان دیگر غیبت نکند .
6-   هیچ انسانی ، مال انسان دیگر را نخورد .
7-   هیچ انسانی ، به انسان دیگر زور نگوید .
8-   هیچ انسانی ، بر انسان دیگر برتری نجوید .
9-   هیچ انسانی ، در کار انسان دیگر تجسس نکند .
10-   هیچ انسانی ، انسان دیگر را نپرستد !
 
 
پس از آن سالیان سختی بر شیطان و همدستانش گذشت ،
تا اینکه روزی شیطان ، چاره ای اندیشید .
 
او گفت :
ای دوستان ، کلمه ای یافته ام که بسیار از او بیزارم
اما به زودی با افزودن تنها همین یک کلمه به ده فرمان ، همه چیز را به سود خودمان ، تغییر خواهم داد و ده فرمان چنین شد : 
  
 
1-   هیچ انسانی ، انسان  مؤمن دیگر را نکُشد .
2-   هیچ انسانی ، به انسان مؤمن دیگر تجاوز نکند .
3-   هیچ انسانی ، به انسان مؤمن دیگر دروغ نگوید .
4-   هیچ انسانی ، به انسان مؤمن دیگر تهمت نزند .
5-   هیچ انسانی ، از انسان مؤمن دیگر غیبت نکند .
6-   هیچ انسانی ، مال انسان مؤمن دیگر را نخورد .
7-   هیچ انسانی ، به انسان مؤمن  دیگر زور نگوید .
8-   هیچ انسانی ، بر انسان مؤمن دیگر برتری نجوید .
9-   هیچ انسانی ، در کار انسان مؤمن دیگر تجسس نکند .
10-   هیچ انسانی ، انسان دیگر را نپرستد ! مگر اینکه بسیار مؤمن باشد !

 
و اینک ای دوستان
به سوی انسانها بروید و به وسوسه بپردازید
و کاری کنید که هیچ کس ، هیچ کس را مؤمن نپندارد ، جز آنان که از دنیا رفته اند .

سخن حکیمانه

بودا به دهی سفر کرد ...

زنی که مجذوب سخنان او شده بود از بودا خواست تا مهمان وی باشد .

بودا پذیرفت و مهیای رفتن به خانه‌ی زن شد .

کدخدای دهکده هراسان خود را به بودا رسانید و گفت : این زن، هرزه است به خانه‌ی او نروید !

بودا به کدخدا گفت :  یکی از دستانت را به من بده !!!

کدخدا تعجب کرد و یکی از دستانش را در دستان بودا گذاشت .

آنگاه بودا گفت : حالا کف بزن !!!

کدخدا بیشتر تعجب کرد و گفت:  هیچ کس نمی‌تواند با یک دست کف بزند ؟!!

بودا لبخندی زد و پاسخ داد : هیچ زنی نیز نمی تواند به تنهایی بد و هرزه باشد، مگر این که مردان دهکده نیز هرزه باشند . بنابراین مردان و پول‌هایشان است که از این زن، زنی هرزه ساخته‌اند ...

چگونه به ددیگران اعتماد کنیم؟

بسیاری ازما درروابطمان(دوستیها.ازدواج ویاروابط کاری و شغلی) با اطرافیان گاهی اوقات باشکست مواجه شده ایم وحتما بسیاری ازمواقع آنرادرنتیجه اعتمادنابجا دانسته ایم وپیش خودمان دستمان را داغ کرده ایم که دیگر به کسی اعتماد نکنیم که اصلا اینروزها کسی ارزش اعتمادکردن راندارد! بگذریم اما مگر می شود به دور خود حصاری کشید ودردنیایی از بی اعتمادی زندگی کرد؟

خوب با اینحال چاره کار چیست؟ (البته شایدکمی کلیشه ای بنظربیایداما خودم به شخصه آنرا آزموده ام و نتیجه خوبی گرفته ام پیشنهاد میکنم شما هم آنرابکارببندید فقط کافیه توی پس زمینه ذهنتون نکاتی روبخاطرداشته باشید این مثل یه فرمول راه روبه شمانشون میده) مهمترین اصل قبل ازایجادرابطه این است که بدانید شما قرار نیست به کسی اعتمادکنید بلکه باید به خودتان اعتماد کنید خواسته ها وتواناییهای خودتان را بشناسید به زبان ساده تراز این رابطه چه می خواهید؟آیامی توانیدازپس این رابطه برآییدیانه؟.حالا خیلی راحت میتوانیدباطرف واردگفتگوشویدچراکه می دانید چه می خواهید.براحتی می فهمیدکه چه کسانی قابل اعتمادند. کسی که ارزشها.رفتار وگفتارش یکی باشد .یعنی بین ارزشهایی که به آن پایبنداست وحرفهاو کارهایی که ازاوسرمیزندتناقضی وجودنداشته باشد تنهادراینصورت است که فرد در مواجهه با مسائل مختلف رفتاری قابل انتظارواعتماد شما خواهدداشت چراکه اوراازابتدا همانطورکه هست پذیرفته اید.

باتشکرازتوجه شما